استراتژی محتوا و بازاریابی محتوایی، دو جزء جداییناپذیر از یک رویکرد دیجیتال مارکتینگ موفق هستند که هرکدام، نقشی متمایز و درعینحال وابسته به یکدیگر در جذب و تبدیل مخاطبان ایفا میکنند. این استراتژی شامل برنامهریزی استراتژیک و مدیریت ایجاد، توزیع و حاکمیت محتوا برای همسویی با اهداف کلی کسبوکار و نیازهای کاربر است. ازسویدیگر، بازاریابی محتوایی بر استفاده از محتوای استراتژیک برای جذب، درگیرکردن و تبدیل مخاطبان هدف، از طریق کانالها و تاکتیکهای مختلف تمرکز دارد. درک تفاوتهای ظریف و همپوشانی این دو مفهوم کلیدی، به کسبوکارها کمک میکند تا بهطور مؤثر از قدرت محتوا برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. در ادامه با ما همراه باشید تا این دو مفهوم را بررسی و با یکدیگر مقایسه کنیم.
تعریف استراتژی محتوا
استراتژی محتوا، یک برنامه جامع است که ایجاد، مدیریت و توزیع محتوا در کانالها و قالبهای مختلف را برای دستیابی به اهداف کسبوکار هدایت میکند. این استراتژی، درک مخاطبان هدف، تعریف هدف و دامنه محتوا و تهیه نقشه راه را برای ایجاد، انتشار و حفظ محتوا در بر میگیرد و با چشمانداز کلی کسبوکار، ارزشها و پیامرسانی آن هماهنگ است. همچنین یک استراتژی کارآمد، به عواملی مانند بهینهسازی موتور جستوجو، دسترسی و تجربه کاربر توجه میکند، بهطور مداوم تکامل مییابد و با تغییر نیازهای مخاطب و اهداف کسبوکار سازگار میشود.
اجزای استراتژی محتوا
استراتژی محتوا از چهار جزء کلیدی تشکیل شده است که در این قسمت با آنها آشنا خواهید شد.
اهداف و معیارهای کسبوکار
اولین مؤلفۀ یک استراتژی محتوا، تعریف اهداف و معیارهای تجاری است که با مقاصد کلی سازمان همسو باشد. منظور از اهداف، چیزهایی است که میخواهید از طریق محتوای خود بهدست آورید، مانند افزایش ترافیک وبسایت، ایجاد سرنخ، افزایش تعامل یا بهبود آگاهی از برند. همچنین بهمعنای تعیین تارگتهای مشخص و قابل اندازهگیری است. مانند افزایش ترافیک وبسایت تا ۲۰% در عرض شش ماه.
با تعیین اهداف و معیارهای واضح، میتوانید مطمئن باشید که استراتژی محتوای شما بر ارائه نتایج ملموس در کسبوکارتان متمرکز است. برای اندازهگیری مؤثر موفقیت، ردیابی دادههای تحلیلی مرتبط مانند ترافیک وبسایت، تعامل با رسانههای اجتماعی، تولید سرنخ و حفظ مشتری مهم است. نظارت منظم بر این معیارها به شما کمک میکند تا متوجه شوید که محتوای شما چقدر خوب عمل میکند و کدام قسمت آن نیاز به اصلاح دارد.
بیشتر بخوانید: استراتژی محتوا چیست؟ + راهنمای نوشتن سند استراتژی محتوا
پروفایل مخاطب
دومین جزء یک استراتژی محتوا، ساخت پروفایل مخاطب است. پروفایل مخاطب، شامل ایجاد پرسوناهای دقیقی میشود که ویژگیها، علایق، نقاط دردناک و رفتارهای مشتریان ایدئال شما را به تصویر میکشند. این پرسوناها باید براساس تحقیقات بازار، بازخورد مشتریان و تجزیهوتحلیل دادهها ساخته شوند تا نشاندهندۀ مخاطبان هدف شما باشند. با درک اینکه مخاطبانتان چه کسانی هستند، چه چیزی به آنها انگیزه میدهد و چه نوع محتوایی آنها را درگیر میکند، میتوانید پیامها و موضوعات خود را با نیازها و ترجیحات مخاطبان مطابقت دهید.
یک پروفایل مخاطب که بهخوبی تعریف و تنظیم شده باشد، به شما کمک میکند تا محتوایی ایجاد کنید که بهطور مستقیم با برقراری ارتباط با مخاطبان هدف، مشتریان بالقوه را جذب و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کند.
بیشتر بخوانید: پرسونای خریدار در محتوای متنی: کلنجار با پرسونا در مقالات و لندینگها
برنامه تولید و مدیریت محتوا
سومین جزء یک استراتژی محتوا، توسعه برنامه تولید و مدیریت محتوا است. در این برنامه مشخص میشود که هر چندوقت یک بار قرار است محتوای جدید تولید کنید، از چه قالبهایی (پستهای وبلاگ، ویدیوها، پادکستها و غیره) استفاده و چگونه کتابخانه محتوای خود را سازماندهی و مدیریت میکنید. بسیار مهم است که یک برنامه انتشار منسجم داشته باشید تا مخاطبان خود را درگیر نگه دارید و بتوانید آنها را برای دریافت اطلاعات بیشتر بازگردانید. همچنین باید درنظر داشته باشید که محتواهای پرطرفدار را در قالبهای مختلف نشر دهید تا دسترسی و ماندگاری آنها را به حداکثر برسانید.
یکی دیگر از جنبههای حیاتی مدیریت محتوا، این است که مطمئن شوید تمام محتواهای منتشرشده با استانداردهای کیفی مطابقت دارند. این امر مستلزم داشتن دستورالعملها و فرایندهای مناسب برای بررسی، ویرایش و تصحیح محتوا پیشاز انتشار آن است. علاوهبراین، داشتن یک تقویم محتوایی که موضوعات آتی، تاریخ انتشار و مسئولیتهای اعضای تیم را مشخص میکند، مفید است. این ابزار به شما امکان میدهد از پیش، برنامهریزی کنید، با اعضای تیم تعامل داشته باشید و از تلاشهای لحظه آخری برای تولید محتوا اجتناب کنید. با سادهسازی فرایندهای تولید و مدیریت محتوا، در زمان صرفهجویی میشود، استرس کاهش پیدا میکند و بهرهوری افزایش مییابد.
بودجه و تیم در استراتژی محتوا
مؤلفه نهایی یک استراتژی محتوا، تعیین بودجه و گردآوری یک تیم مسئول برای اجرای برنامه است. تعیین بودجه باید شامل اختصاص بودجه برای تولید، توزیع و ابزارهای اندازهگیری محتوا باشد. سرمایهگذاری روی محتوای باکیفیتی که مخاطبان هدف را درگیر و از اهداف کسبوکار شما پشتیبانی کند، ضروری است. هنگام تخصیص منابع، هزینههای مربوط به استخدام نویسنده، طراح، فیلمبردار و سایر متخصصان مورد نیاز برای تولید محتوای باکیفیت را درنظر بگیرید.
گردآوری یک تیم کارآمد، بهاندازۀ بودجه، برای موفقیت استراتژی محتوای شما حیاتی است. بسته به اندازه و دامنه ابتکار خود، ممکن است نیاز به استخدام کارکنان تماموقت، پارهوقت یا فریلنسر برای انجام وظایف مختلف داشته باشید. تیمهای مؤثر، بهطور یکپارچه با هم کار میکنند، آشکارا با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و مشتاقانه نتایج کار خود را به اشتراک میگذارند. با ایجاد یک تیم بااستعداد و متخصص، میتوانید مطمئن باشید که استراتژی شما به بهترین شکل ممکن اجرا میشود.
تدوین استراتژی محتوا
پساز اینکه اجزای استراتژی محتوا را معرفی کردیم، اکنون میخواهیم شما را با مراحل تدوین این استراتژی آشنا کنیم. با دنبالکردن این مراحل، میتوانید محتوایی ایجاد کنید که متناسب با مخاطبان هدف و اهداف تجاری شما باشد. همچنین مطمئن خواهید بود که دسترسی و تأثیر پیام خود را به حداکثر میرسانید.
مرحله اول: تحقیق در مورد مخاطبان
انجام تحقیقات جامع درباره مخاطبان، پایه و اساس یک استراتژی محتوای موفق است که شامل جمعآوری بینش در مورد جمعیتشناسی، روانشناسی، رفتارها و نقاط دردناک مخاطب هدف میشود. درک نیازها، ترجیحات و عادات مخاطبان، به شما کمک میکند محتوایی بسازید که مخاطب را جذب و نگرانیهای آنها را برطرف کند. تحقیقات مخاطب را میتوان از طریق نظرسنجی، گروههای متمرکز، مصاحبه، تجزیهوتحلیل آنلاین و ابزارهای شنود اجتماعی انجام داد.
مرحله دوم: تحقیق در مورد رقابت
تجزیهوتحلیل استراتژیهای رقبا میتواند بینش و دید ارزشمندی را ارائه دهد و برای شما الهامبخش باشد. به آنچه که رقبایتان بهنحو احسن انجام میدهند، توجه کنید؛ شکافهایی را که در استراتژی محتوا آنها وجود دارد، شناسایی کنید و با محتوای منحصربهفرد خود این شکافها را پر کنید. با ارزیابی نقاط قوت، ضعف و تاکتیکهای رقبا و اطلاعات بهدستآمده از آن، میتوانید برای اطلاعرسانی برنامه محتوای خود بهره ببرید.
مرحله سوم: تعیین خواستهها
تعریف خواستهها در استراتژی محتوا، برای اندازهگیری میزان موفقیت آن و اطمینان از همسوبودن همۀ افراد درگیر در این فرایند، بسیار مهم است. شما باید مشخص کنید از طریق محتوای خود میخواهید به چه چیزی برسید. این خواستهها ممکن است افزایش ترافیک وبسایت، ایجاد سرنخ، افزایش تعامل یا ایجاد آگاهی از برند باشد. مطمئن شوید که خواستههای شما SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) هستند تا بتوانید پیشرفت آنها را ردیابی و ارزیابی کنید.
مرحله چهارم: ایجاد پیام و صدا
ایجاد یک پیام و صدای ثابت در تمام محتواها برای ایجاد اعتماد و اعتبار در بین مخاطبان ضروری است. پیام شما باید بهوضوح، ارزش پیشنهادی برندتان را به اشتراک بگذارد و با مخاطب هدف درگیر شود. صدای شما نیز باید منعکسکننده شخصیت و لحن برندتان باشد. پس اطمینان حاصل کنید که همه محتواهای ایجادشده با پیام و صدای شما مطابقت دارند تا بتوانند یک هویت برند قوی ایجاد کنند.
مرحله پنجم: ساخت یک تقویم محتوایی کارآمد
پساز تکمیل مراحل پیشین استراتژی محتوا، زمان ایجاد یک تقویم محتوایی جامع فرا رسیده است. با ترسیم مضامین، قالبها، کانالها و فرکانس محتواهای خود شروع کنید. موضوعات موردنظرتان را شناسایی کنید و در مورد ساخت انواع محتوا (بهعنوان مثال، پستهای وبلاگ، ویدئوها، اینفوگرافیکها) که به بهترین وجه هر موضوع را پوشش میدهند، تصمیم بگیرید.
کانالهای مناسب را برای توزیع محتوای خود انتخاب کنید، مانند پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، خبرنامههای ایمیل یا وبسایتهای وبلاگنویسی مهمان. در نهایت، تعیین کنید که هر چندوقت یکبار محتواهایتان را منتشر میکنید تا از ثبات و جذب مخاطبان خود اطمینان خاطر داشته باشید. یک تقویم محتوایی با ساختار منسجم، به شما کمک میکند تلاشهایتان کارآمد، مؤثر و همسو با اهداف کلی کسبوکار باشد.
بیشتر بخوانید: استراتژی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوایی و تفاوت آن با استراتژی محتوا
بازاریابی محتوایی یک رویکرد استراتژیک است که بر ایجاد و بهاشتراکگذاری محتوای مرتبط و ارزشمند برای جذب، درگیرکردن و حفظ یک مخاطب مشخص متمرکز است. این بازاریابی محصولات یا خدمات را بهطور مستقیم نمیفروشد، بلکه هدف آن، جذب مخاطب بهصورت ارگانیک از طریق ارائه ارزش است.
فرایند بازاریابی محتوایی، شامل برنامهریزی، ایجاد، توزیع، اشتراکگذاری و انتشار محتوا از طریق کانالهایی مانند رسانههای اجتماعی، وبلاگها و دیگر پلتفرمهای دیجیتال است. این نوع بازاریابی یک استراتژی متمرکز بر افراد است که مشخص میکند چه کسی محتوا را ایجاد میکند، در کدام پلتفرم آن را منتشر میکند و اینکه آیا محتوا با مخاطب خاصی به اشتراک گذاشته میشود یا در دسترس عموم قرار میگیرد؛ اما تفاوت بازاریابی محتوایی با استراتژی محتوا چیست؟
در جدول زیر مقایسهای جامع بین این دو مفهوم انجام دادهایم تا بتوانید تفاوت آنها را بهخوبی متوجه شوید.
جنبه | استراتژی محتوا | بازاریابی محتوایی |
تمرکز | کل چرخه حیات محتوا | کمپینها و ابتکارات بازاریابی |
مقصود | ایجاد و مدیریت محتوای باکیفیت، مرتبط و منسجم | ایجاد سرنخ، افزایش آگاهی از برند و افزایش فروش |
گستره | همه جنبههای محتوا، از جمله ایجاد، انتشار، نگهداری و انقضا | بازاریابی در کانالهای مختلف |
فعالیتهای کلیدی | انجام تحقیقات مخاطبان، تعریف اهداف محتوا و KPIها، ایجاد مدلها و چارچوبهای محتوا، تدوین دستورالعملهای ویرایشی، پیادهسازی سیستمهای مدیریت محتوا | انجام تحقیقات بازار، توسعه پرسوناهای خریدار، ایجاد پیشنهادات محتوا، تبلیغ محتوا از طریق کانالهای مختلف، ردیابی نرخ تبدیل |
منابع | به تیم اختصاصی و بودجه نیاز دارد. | بهطور معمول، بخشی از تیم بازاریابی و بودجه بزرگتر است |
اهداف | بهبود تجربه کاربر، حمایت از اهداف کسبوکار، افزایش شهرت برند | ایجاد سرنخ، افزایش آگاهی از برند، فروش |
ابزارهای بازاریابی محتوایی
ابزارهای مختلفی برای بازاریابی محتوایی وجود دارد که هرکدام ویژگیها و امکانات منحصربهفردی را در اختیار شما قرار میدهند. در این قسمت تعدادی از بهترین آنها را معرفی خواهیم کرد.
بهترین ابزارها برای ایدهپردازی و تحقیق
اگر مخاطبان هدف، نیازها و هدف جستوجوی آنها را نشناسید، حتی با تولید محتوای باکیفیت هم نمیتوانید به نتیجه موردنظر خود برسید. با بهرهگیری از این ابزارهای تحقیقاتی کارآمد، این امکان را بهدست میآورید که با پیامهای مناسب، به افراد مناسب دست پیدا کنید.
Clearscope
این ابزار قدرتمند بازاریابی و استراتژی محتوا، برای بهینهسازی محتوا طراحی شده است و با ارائه بینشهای ارزشمند، به شما در ایجاد محتوای باکیفیت و کارآمد در وب کمک میکند. Clearscope از هوش مصنوعی برای تجزیهوتحلیل مقالات رقیب و پیشنهاد کلمات کلیدی مرتبط، موضوعات و حتی پیشنهاد برای بهبود محتوا بهره میگیرد تا اطمینان حاصل کنید که مقالات شما ساختار مناسبی دارند و مرتبط و بهینهشده برای موتورهای جستوجو هستند. مهمترین ویژگیهای آن عبارتاند از:
- تجزیهوتحلیل محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی؛
- پیشنهادات کلیدواژه و موضوع؛
- آنالیز رقبا؛
- توصیههای بهینهسازی محتوا؛
- یکپارچهسازی با سیستمهای مدیریت محتوای پرطرفدار.
بیشتر بخوانید: بازاریابی محتوایی چیست؟ انواع و مراحل کانتنت مارکتینگ Content Marketing
Otter
این ابزار، یک ابزار رونویسی (transcription) است که میتواند برای ایدهپردازی محتوا و تحقیق بسیار مفید باشد. Otter این امکان را به کاربران میدهد تا مکالمات، مصاحبهها یا جلسات خود را ضبط و سپس آنها را با دقت چشمگیری به متن تبدیل کنند. این ابزار میتواند یک راهکار عالی برای جمعآوری بینشها و نقل قولها برای ایجاد محتوا و مقاصد تحقیقاتی باشد. از ویژگیهای Otter میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ضبط صدا و رونویسی؛
- رونویسی بلادرنگ در طول جلسات؛
- رونوشتهای قابل جستوجو و اشتراکگذاری؛
- ادغام با سایر ابزارهای بازاریابی محتوایی.
Meta tags
متا تگ، یک افزونه مرورگر است که با تجزیهوتحلیل متاتگهای هر صفحه وب، به سئو و بهینهسازی محتوا کمک میکند. این ابزار، اطلاعات دقیقی را در مورد عنوان متا، توضیحات، کلمات کلیدی و سایر تگهای مهم مورد استفاده در یک وبسایت ارائه میدهد. Meta tags میتواند برای تحقیق در مورد استراتژی محتوا، سئو رقبا و یافتن ایده برای تولید محتوا ارزشمند باشد. شاخصترین ویژگیهای آن، عبارتاند از:
- تجزیهوتحلیل متاتگ؛
- بینشهای تحقیق رقبا؛
- توصیههای بهینهسازی سئو؛
- کاربری آسان؛
- دسترسی سریع به اطلاعات مهم متاتگ.
بهترین ابزارها برای سازماندهی کمپینها
اگر میخواهید بازاریابی محتوایی موفقی داشته باشید، نیاز به سازماندهی منسجم دارید. در این قسمت با ابزارهایی که برای سازماندهی کمپینها ایجاد شدهاند، آشنا میشوید تا با استفاده از آنها بتوانید فرایندهای خود را اصلاح، فعالیت تیم را دنبال و تلاشهای خود را ساده کنید.
Trello
Trello یک ابزار مدیریت پروژه محبوب است که میتوان از آن برای سازماندهی کمپینهای بازاریابی محتوایی استفاده کرد. این ابزار از یک سیستم مبتنی بر کارت استفاده میکند و به کاربران اجازه میدهد تا بردهایی را برای پروژههای مختلف، فهرستهایی برای وظایف و کارتهایی برای آیتمهای اقدام خاص ایجاد کنند. این ابزار استراتژی محتوا، به تیمها کمک میکند تا با یکدیگر بهطور مؤثر همکاری داشته باشند، ضربالاجل تعیین کنند، وظایف را مشخص کنند و پیشرفتشان را بهروشی بصری و شهودی دنبال کنند. مهمترین ویژگیهای این ابزار به شرح زیر است:
- سازماندهی پروژه مبتنی بر کارت؛
- بردها و فهرستهای قابل تنظیم؛
- تعیین وظایف و ضربالاجل؛
- ویژگیهای همکاری.
Google Docs
این ابزار، یک ابزار همهکاره برای واژهپردازی است که میتواند یک سرمایه فوقالعاده برای سازماندهی کمپینهای بازاریابی محتوایی باشد. Google Docs به چندین کاربر اجازه میدهد تا بهطور همزمان روی یک سند کار کنند تا ایجاد، ویرایش و بررسی محتوا آسان شود. این ابزار بهویژه برای ایجاد تقویم محتوایی، برنامههای کمپین و سایر اسناد ضروری برای تلاشهای بازاریابی و استراتژی محتوا مفید است. مهمترین ویژگیهای آن، عبارتاند از:
- همکاری بلادرنگ؛
- ذخیرهسازی ابری؛
- امکان کامنتگذاری؛
- اشتراکگذاری آسان؛
- کنترلهای دسترسی؛
- یکپارچگی با Google Drive و سایر برنامههای Google Workspace.
بهترین ابزارهای بازاریابی محتوایی برای تولید محتوای بصری
تصاویر و ویدئوها برای عملکرد بازاریابی محتوایی اهمیت زیادی دارند. مقالاتی که دارای تصاویر بیشتری هستند، بازدیدهای بیشتری را دریافت میکنند. در ادامه با دو ابزار رایج برای ایجاد و بهاشتراکگذاری تصاویر تأثیرگذار آشنا خواهید شد که نیازی به مهارت یا پشتیبانی تخصصی ندارند.
Canva
Canva یک پلتفرم طراحی گرافیکی محبوب است که طیف گستردهای از ابزارها و قالبها را برای ایجاد محتوای بصری ارائه میدهد. این ابزار کاربرپسند، نیازی به تجربه طراحی ندارد؛ بنابراین برای آنهایی که بهدنبال ایجاد گرافیکهای چشمنواز، پستهای رسانههای اجتماعی، اینفوگرافیکها و موارد دیگر هستند، یک گزینه ایدئال محسوب میشود. Canva همچنین دسترسی به کتابخانه وسیعی از تصاویر، نمادها، فونتها و دیگر عناصر طراحی را فراهم میکند. از شاخصترین ویژگیهای این ابزار، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رابط طراحی Drag and Drop؛
- قالبهایی برای انواع مختلف محتوا؛
- عناصر طراحی قابل تنظیم؛
- ویژگیهای همکاری؛
- یکپارچگی با سایر ابزارها و پلتفرمها.
Venngage
این ابزار بازاریابی و استراتژی محتوا، یک ابزار طراحی است که بهطور خاص روی ایجاد اینفوگرافیک و محتوای بصری برای بازاریابی محتوایی متمرکز شده است. Venngage انواع زیادی از الگوهای اینفوگرافیک، نمودارها و عناصر گرافیکی ارائه میدهد که به کاربران در ایجاد تصاویر جذاب و آموزنده کمک میکند. این پلتفرم، همچنین گزینههای سفارشیسازی را برای طراحیهای متناسب با زیباییشناسی و پیامرسانی برند ارائه میدهد. مهمترین ویژگیهای این ابزار، عبارتاند از:
- قالبها و ابزار اینفوگرافیک؛
- گزینههای تجسم نمودار و دادهها؛
- عناصر طراحی قابل تنظیم؛
- ویژگیهای همکاری.
بهترین ابزارها برای تولید محتوای متنی
ساخت محتوای نوشتاری، بسیار بیشتر از قراردادن کلمات در یک صفحه است. با این ابزارها، فرایندهای نوشتاری و ارتباطی خود را برای حداکثر تأثیرگذاری ساده کنید:
Hemingway Editor
Hemingway Editor یک ابزار نوشتن است که به کاربران کمک میکند تا خوانایی و شفافیت نوشتههای خود را بهبود ببخشند. این ابزار، متن را تجزیهوتحلیل و جملات پیچیده، صدای پسیو و قیدهای دشوار و پیچیده را هایلایت میکند. همچنین ویرایشگر همینگوی، دارای ویژگی خوانایی است که نشان میدهد درک متن برای خوانندگان چقدر آسان است. از ویژگیهای شاخص این ابزار، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تمرکز بر خوانایی؛
- رابط کاربری ساده؛
- استفاده رایگان.
Grammarly
گرامرلی یک دستیار نوشتاری است که اشتباهات گرامری، املایی، نقطهگذاری و سبک نوشتن را بررسی میکند. همچنین پیشنهادهایی برای بهبود انتخاب کلمه، ساختار جمله و وضوح کلی ارائه میدهد. این ابزار نوشتاری دارای دو نسخه رایگان و پریمیوم است که نسخه پریمیوم، ویژگیهای پیشرفتهتری را در اختیار کاربر قرار میدهد. برخی از ویژگیهای آن عبارتاند از:
- تصحیحگر جامع گرامر؛
- پیشنهاد سبک نوشتار؛
- تشخیص سرقت ادبی؛
- تحلیل لحن؛
- ادغام با ابزارهای نوشتاری محبوب، مانند Microsoft Word و Google Docs.
Jasper
جاسپر یک دستیار نوشتاری مبتنی بر هوش مصنوعی است که به کاربران کمک میکند تا محتواهای باکیفیتی را بهصورت سریع و کارآمد ایجاد کنند. از این ابزار بازاریابی و استراتژی محتوا میتوان برای تولید پستهای وبلاگ، مقالات، پستهای رسانههای اجتماعی و موارد دیگر بهره برد. جاسپر از پردازش زبان طبیعی برای درک مقصود کاربر و تولید محتوایی که هم آموزنده و هم جذاب است، استفاده میکند. از ویژگیهای مهم آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تولید محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی؛
- ارائه انواع فرمتهای محتوا؛
- کنترل لحن و سبک؛
- ویژگیهای همکاری؛
- بهینهسازی سئو.
کانالهای بازاریابی محتوایی
توزیع محتوا، یکی از ارکان اصلی بازاریابی محتوایی است. انتشار موفق محتوا میتواند منجر به افزایش مخاطبان، بالارفتن آگاهی از برند و تبدیل و فروش بیشتر شود. فرایند توزیع، مرحلهای است که در آن برنامهریزی و استراتژی محتوای شما مورد آزمایش قرار میگیرند. پساز این مرحله، میتوانید موفقیت یا شکست خود را اندازهگیری کنید.
کانالهای توزیع و انتشار محتوا را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد: کانالهای شخصی، اشتراکی و پولی. هرکدام از این کانالها زیرمجموعههایی دارند که در ادامه معرفی خواهیم کرد.
کانالهای شخصی
آنها کانالهایی هستند که کسبوکار شما، مالکیت و کنترل کاملی روی آنها دارد. بهعنوان مثال، وبسایت، خبرنامههای ایمیلی و کتابهای الکترونیکی، همگی، رسانههای متعلق به شما هستند. مزیت کانالهای شخصی این است که محتوایی را که مخاطبانتان میبینند، تحت کنترل دارید؛ اما نقطه ضعف آنها این است که جذب مخاطب بهسمت این کانالها سختتر است. در این قسمت با مهمترین کانالهای شخصی انتشار محتوا آشنا خواهید شد.
وبسایت و وبلاگ
وبسایت یا وبلاگ، یک هاب مرکزی است که در آن میتوانید مقالات، راهنماها و سایر محتواهایی را منتشر کنید که تخصص شما را به نمایش میگذارد و ارزشی برای مخاطبان هدفتان فراهم میآورد. آنها یک پلتفرم مناسب برای ایجاد اعتماد هستند و میتوانند جایگاه شما را بهعنوان یک مرجع اصلی تثبیت کنند. شما میتوانید پستهای وبلاگ خود را برای موتورهای جستوجو بهینه کنید تا ترافیک ارگانیک را جذب کنند و از CTA برای تبدیل بازدیدکنندگان به سرنخ استفاده کنید.
خبرنامه ایمیلی
این کانال، یک راه عالی برای حفظ ارتباط با مخاطبان و درگیر نگهداشتن آنها با برند شما است. میتوانید از کمپینهای بازاریابی ایمیلی برای تبلیغ محتوای جدید، ارائه پیشنهادات انحصاری و ایجاد روابط با مشترکین خود بهره ببرید. با تقسیمبندی فهرست ایمیل خود، این فرصت را دارید که پیامهایتان را شخصیسازی و آنها را برای بخشهای خاصی از مخاطبان تنظیم کنید.
کتابهای الکترونیکی
کتابهای الکترونیکی فرمت محبوبی برای محتوای عمیق هستند که اطلاعات جامعی را در مورد یک موضوع خاص ارائه میدهند. از آنها میتوان برای آموزش مخاطبان و نشاندادن تخصص کسبوکار استفاده کرد. میتوانید در ازای اطلاعات تماس، مانند آدرس ایمیل، این کتابها را بهصورت دانلود رایگان ارائه دهید تا در ایجاد سرنخ به شما کمک کند.
گروههای رسانههای اجتماعی
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، لینکدین و تلگرام به شما امکان میدهند تا گروههایی را ایجاد کنید که بتوانید با مخاطبانتان ارتباط برقرار کنید و بهطور مستقیم با آنها درگیر شوید. از این استراتژی محتوا، میتوان برای اشتراکگذاری محتوای انحصاری، میزبانی بحثها و ارائه پشتیبانی مشتری استفاده کرد. با شرکت در گفتوگوهای مرتبط و ارائه بینشهای ارزشمند، این امکان را بهدست میآورید که خود را بهعنوان یک رهبر فکری در صنعت معرفی کنید.
اینفوگرافیکها
آنها گرافیکهای بصری جذابی هستند که اطلاعات را بهصورت واضح و مختصر ارائه میکنند. میتوان از اینفوگرافیکها برای توضیح مفاهیم پیچیده، برجستهکردن آمار و نشاندادن فرایندها استفاده کرد. با بهاشتراکگذاری این نوع محتوا در شبکههای اجتماعی و قراردادن آنها در وبسایت خود، میتوانید دسترسی محتوایتان را افزایش دهید.
ویدئو
محتوای ویدئویی بهدلیل توانایی در انتقال اطلاعات پیچیده بهروشی جذاب و سرگرمکننده، بهطور فزایندهای محبوب شده است. شما میتوانید برای اهداف مختلف، مانند نمایش محصولات، آموزش، توصیفات و ولاگها، ویدئو ایجاد کنید. با بهرهگیری از این استراتژی محتوا و بهینهسازی ویدیوها برای یوتیوب و سایر پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدیو، این فرصت را دارید که به مخاطبان بیشتری دسترسی داشته باشید و ترافیک بیشتری را به وبسایت خود جذب کنید.
کانالهای اشتراکی
این کانالها تحت مالکیت و کنترل اشخاص ثالث هستند؛ اما فرصت مناسبی را برای رشد و دستیابی به مخاطبان هدف فراهم میکنند. البته یکی از بزرگترین عیبهای آنها این است که اگر شخص ثالث تصمیم به بستن پلتفرم خود بگیرد، محتوا و مخاطبانتان را از دست خواهید داد. در ادامه با چند کانال اشتراکی محتوا آشنا خواهید شد.
وبلاگنویسی مهمان
وبلاگنویسی مهمان، شامل نوشتن و انتشار مقاله در وبسایتها یا وبلاگهای دیگران است. میتوانید پستهای مهمان را برای وبسایتهای مرتبط با صنعت یا جایگاه خود بنویسید و از آنها به وبسایت خود لینک بدهید. این استراتژی محتوا به ایجاد بکلینک، افزایش دید و تثبیت شما بهعنوان یک متخصص کمک میکند. با انتشار محتوای ارزشمند در وبسایتهای دیگر، میتوانید خوانندگان جدیدی را جذب و ترافیک بیشتری را به وبسایت خود هدایت کنید.
بیانیههای مطبوعاتی
آنها بیانیهای رسمی هستند که به رسانهها برای اعلام اخبار یا اطلاعات مربوط به کسبوکار ارائه میشوند. بیانیههای مطبوعاتی، راهی برای برقراری ارتباط با روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و سایر اینفلوئنسرها هستند تا کسبوکارها، داستان خود را در نشریات مختلف پوشش دهند. از آنها میتوان برای بهاشتراکگذاشتن اخبار مربوط به راهاندازی محصول، نقاط عطف کسبوکار، مشارکتها و سایر رویدادهای مهم استفاده کرد. این بیانیهها باید بهصورت واضح و مختصر نوشته شوند و از طریق یک سرویس معتبر، توزیع یا بهطور مستقیم برای مخاطبان رسانه مربوطه ارسال شوند.
پلتفرمهای پرسش و پاسخ
پلتفرمهایی مانند Quora ،Reddit و AnswerDash به کاربران اجازه میدهند تا سؤال بپرسند و از کارشناسان و همتایان خود پاسخ بگیرند. کسبوکارها میتوانند از این پلتفرمها برای نشاندادن تخصص خود و ارائه پاسخهای مفید به سؤالات مرتبط استفاده کنند. با این استراتژی محتوا و بهاشتراکگذاشتن دانش و ارائه راهحلها، برندها این فرصت را بهدست میآورند تا اعتماد ایجاد کنند و اعتبار بیشتری بهدست آورند. شرکت در انجمنهای پرسش و پاسخ، فرصتهایی را برای ارتقای نامحسوس محصولات یا خدمات و هدایت ترافیک به وبسایت کسبوکار فراهم میکند.
پلتفرمهای آنلاین
پلتفرمهای آنلاینی مانند Medium ،LinkedIn Pulse و Channillo به کسبوکارها این امکان را میدهند تا محتوای طولانی، مانند مقالات، داستانها و مقالات خود را منتشر کنند. این پلتفرمها دارای مخاطبان داخلی هستند که به خواندن و اشتراکگذاری محتوا علاقه دارند. بههمیندلیل میتوان از آنها برای ایجاد رهبری فکری و گسترش دسترسی کسبوکار استفاده کرد. با انتشار محتوای باکیفیت در این پلتفرمها، کسبوکارها این فرصت را دارند که تخصص خود را نشان دهند، با مشتریان بالقوه تعامل داشته باشند و ترافیک را به وبسایت اصلی خود هدایت کنند.
پادکست
پادکستها فایلهای صوتی هستند که میتوانند بهصورت آنلاین، دانلود یا پخش شوند و طیف وسیعی از موضوعات و فرمتها را پوشش دهند. کسبوکارها میتوانند پادکستهای خود را برای بهاشتراکگذاری محتوای آموزنده، گفتن داستان یا مصاحبه با کارشناسان صنعت تولید کنند. آنها به کسبوکارها این امکان را میدهند تا به مخاطبان گستردهتری دست یابند و دنبالکنندگان وفادار ایجاد کنند. از طریق این استراتژی محتوا، کسبوکارها میتوانند صدای برند خود را ایجاد کنند، تخصصشان را به نمایش بگذارند و با شنوندگان در سطح شخصی، ارتباط برقرار کنند.
کانالهای پولی
برای اینکه بتوانید محتوای خود را در این کانالها منتشر کنید، باید پول بپردازید. این کانالها معمولاً نتایج تضمینشدهتری را ارائه میدهند؛ اما نقطه ضعف آنها این است که ایجاد بهترین نتایج، ممکن است بسیار پرهزینه باشد. در این بخش، رایجترین کانالهای پولی را بررسی میکنیم.
تبلیغات پرداخت بهازای کلیک (PPC)
آنها شکلی از تبلیغات آنلاین هستند که بهازای هر کلیک افراد روی تبلیغ شما، باید هزینه پرداخت کنید. میتوانید کمپینهای PPC را در موتورهای جستوجو، مانند Google AdWords یا Bing Ads و همچنین در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، مانند تبلیغات فیسبوک و تبلیغات لینکدین راهاندازی کنید. با PPC، کلمات کلیدی خاصی پیشنهاد میدهید که وقتی کاربران آن عبارات را جستوجو میکنند، تبلیغ شما نمایش داده میشود و فقط زمانی پرداخت میکنید که شخصی روی تبلیغ شما کلیک کند. هزینۀ هر کلیک (CPC) بستگی به رقابت کلمه کلیدی و امتیاز کیفیت تبلیغ شما دارد. این نوع تبلیغات میتوانند راهی مؤثر برای هدایت ترافیک هدفمند به وبسایت کسبوکار و ایجاد سرنخ یا فروش باشند.
اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ، شامل مشارکت برای تبلیغات خدمات یا محصولات با افرادی است که دنبالکنندگان زیادی در رسانههای اجتماعی یا یک وبلاگ دارند. در این روش به اینفلوئنسر برای ایجاد محتوای حمایتشده که شامل پیام برند یا قراردادن محصول است، پول پرداخت میکنید. اینفلوئنسر برند شما را برای مخاطبان خود تبلیغ میکند که میتواند تأثیر زیادی در افزایش آگاهی از برند، دستیابی به مشتریان جدید و ایجاد اعتبار داشته باشد. برای بهحداکثررساندن اثربخشی این استراتژی محتوا، مهم است اینفلوئنسرهایی را انتخاب کنید که با ارزشهای برند شما و مخاطبان هدفتان هماهنگ باشند.
محتوای حمایتشده
منظور از آن، مقالهها، ویدیوها یا انواع دیگری از محتوا هستند که توسط یک ناشر یا رسانه، ایجاد و توسط یک برند تأمین مالی میشوند. محتواهای حمایتشده، بهگونهای طراحی میشوند که شبیه محتوای سرمقاله معمولی ناشر باشد؛ اما در واقع هزینه آن را برند پرداخت میکند. این نوع محتوا میتواند یک راه مؤثر برای دستیابی به مخاطبان بزرگتر و ایجاد آگاهی از برند باشد؛ زیرا به شما امکان میدهد تا از انتشار آن بهره ببرید.
اندازهگیری و تحلیل نتایج در استراتژی محتوا
برای اینکه بفهمید تلاشهای بازاریابی و استراتژی محتوا تا چه اندازه اثربخش بوده است، معیارهای مختلفی وجود دارد؛ اما فقط تعداد انگشتشماری از آنها ضروری هستند. در این قسمت، شما را با این معیارهای حیاتی آشنا خواهیم کرد.
اهمیت منابع ترافیک در استراتژی محتوا
منابع ترافیک به کانالهای مختلفی اطلاق میشود که بازدیدکنندگان از طریق آنها به وبسایت شما میرسند. تجزیهوتحلیل منابع ترافیک به شما کمک میکند تا بفهمید مخاطبان شما از کجا میآیند؛ مثلاً از جستوجوی ارگانیک، رسانههای اجتماعی، ایمیل یا تبلیغات پولی. با ردیابی منابع ترافیک، میتوانید تشخیص دهید که کدام کانالها در هدایت ترافیک به وبسایت شما مؤثرتر هستند و بر این اساس، تلاشهای بازاریابی خود را بهینه کنید.
ایمپرشن (Impression) در استراتژی محتوا
ایمپرشنها تعداد کل دفعاتی را که محتوای شما به مخاطبان هدف نمایش داده شده است، نشان میدهد. درحالیکه ایمپرشنها لزوما به تعامل یا تبدیل تفسیر نمیشود؛ اما به شما ایدهای از اندازه مخاطبان و میزان در معرض دید قرار گرفتن محتوایتان ارائه میکنند.
نرخ کلیک (CTR) در استراتژی محتوا
این معیار، درصد افرادی را که پساز دیدن محتوای شما روی آن کلیک میکنند، اندازهگیری میکند. بهعنوان مثال، اگر پست وبلاگ شما در نتایج جستوجو ظاهر شود و صد نفر روی آن کلیک کنند، نرخ کلیک ۱۰٪ خواهد بود. نرخ کلیک بالا نشان میدهد که محتوای شما جذابتر و مرتبطتر با مخاطبان است، درحالیکه نرخ کلیک پایین، به شما گوشزد میکند که باید به فکر بهبود یا هدفگذاری بهتر محتوای خود باشید.
اشتراکگذاری محتوا و بکلینکها
وقتی افراد محتوای شما را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند یا از وبسایت خود به آن لینک میدهند، نهتنها دسترسی شما افزایش مییابد، بلکه به موتورهای جستوجو نشان میدهد که محتوای شما ارزشمند و معتبر است. ردیابی اشتراکگذاریها و بکلینکها به شما کمک میکند تا میزان ویروسیبودن و تأثیر محتوای خود را اندازهگیری کنید و از آن برای تقویت پیام کسبوکارتان بهره ببرید.
نرخ مشارکت در ایمیل (Email Opt-in Rates)
این نرخ، نشاندهندۀ درصد بازدیدکنندگانی است که برای دریافت ایمیل از شما ثبتنام میکنند. این معیار میزان علاقه به محتوای شما و تمایل بازدیدکنندگان برای تعامل بیشتر با برندتان را مشخص میکند. ایجاد یک فهرست ایمیل به شما امکان میدهد تا سرنخها را پرورش دهید، محصولات را تبلیغ کنید و در ذهن مخاطبان خود باقی بمانید.
نرخ پرش (Bounce Rate) در استراتژی محتوا
نرخ پرش، درصد بازدیدکنندگانی را تعیین میکند که بلافاصله پساز ورود به وبسایت شما، بدون کاوش در صفحات بیشتر آن را ترک میکنند. نرخ پرش پایین، نشان میدهد که محتوای شما بهطور مؤثر مخاطبان را درگیر کرده است، درحالیکه نرخ پرش بالا مشخص میکند که محتوایتان ممکن است با انتظارات بازدیدکنندگان مطابقت نداشته یا از نظر ارتباط، کیفیت یا تجربه کاربری، نیاز به بهبود داشته باشد.
اهمیت رتبهبندی کلمات کلیدی در استراتژی محتوا
نظارت بر رتبهبندی کلمات کلیدی به شما کمک میکند تا عملکرد تلاشهای سئوی خود را ارزیابی کنید. با ردیابی موقعیت کلمات کلیدی هدف خود در صفحات نتایج موتورهای جستوجو (SERP)، میتوانید اثربخشی استراتژیهای سئو را تعیین و آنها را تنظیم کنید. بهبود رتبهبندی کلمات کلیدی، دید شما را در جستوجوی ارگانیک افزایش میدهد، ترافیک کارآمد بیشتری را به وبسایت شما هدایت میکند و شانستان را برای تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری افزایش میدهد.
با نظارت بر این هفت معیار، میتوانید اثربخشی تلاشهای بازاریابی محتوایی خود را ارزیابی کنید، نقاط قوت و ضعفتان را بشناسید و تصمیمهای مبتنی بر داده برای بهینهسازی استراتژی محتوا و دستیابی به اهداف خود بگیرید.
بیشتر بخوانید: بازاریابی محتوایی
مطالعه موردی: بررسی نمونههایی از استراتژیهای محتوای موفق
ایجاد محتوا آسان نیست؛ اما میتوانید با دنبالکردن چند نمونه از بهترین استراتژی محتوا و تجزیهوتحلیل آنها، مسیر خود را هموارتر کنید و سریعتر به نتیجه برسید. بیایید نگاهی به چند مورد بازاریابی محتوایی موفق بیندازیم.
Dove
این برند محصولات آرایشی و بهداشتی، با تکیه بر کمپین بازاریابی محتوایی Real Beauty خود، تبلیغی بهنام «شجاعت واقعی» را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد. این آگهی، اسامی و تصاویر کارکنان مراقبتهای بهداشتی را بههمراه کبودیها و علائم ناشی از پوشیدن طولانیمدت لباسهای محافظ، حین درمان بیماران کووید نشان میداد.
همچنین محتوای ویدیویی تولیدشده توسط داو، برخی موارد نادیده گرفتهشده در طول این پاندمی را به تصویر میکشید که متخصصان مراقبتهای بهداشتی، در آن نقشی حیاتی ایفا میکردند. تبلیغ «شجاعت واقعی» بهدلیل صداقت و اصالت خود، توانست تأثیر زیادی بر مخاطبان داشته باشد. همچنین مهمترین وجه تمایز کمپین Real Beauty این بود که بهجای مدلها، افراد واقعی را نشان داد.
Cisco
سیسکو رویکرد متفاوتی را برای بازاریابی محتوایی خود در پیش گرفت و از اسنپچت استفاده کرد تا به بینندگان، نگاهی اجمالی در مورد نحوۀ کارکردن در این کمپانی بدهد. این کمپین شامل گروهی از سفیران از نقاط مختلف بود. پساز ارزیابی دقیق مخاطبان هدف و طوفان فکری نحوه ارتباط با نسل Z، تصمیم آنها برای بهاشتراکگذاشتن استوریهای سفیران خود در اسنپچت موفقیتآمیز بود.
این کمپین با نشاندادن کارمندان جوانتر سیسکو که هر روز استوریهای اسنپچت را میسازند، درک کاملی از مخاطبان هدف سیسکو را نشان میدهد. این استراتژی محتوا، تعامل با مصرفکنندگان جوان را افزایش داد و به نسلهای جدید کمک کرد تا با این کمپانی ارتباط برقرار کنند.
Buffer
بافر، یک نمونه عالی از شرکتی است که یک کتابخانه قوی از محتوای ارزشمند ایجاد کرده است و بهطور مداوم ترافیک ایجاد میکند. به گفته کارشناسان، این کتابخانه دارای ۲۰۳ هزار بکلینک از ۱۳ هزار دامنه و بیشاز ۱۹۳ هزار اشتراک اجتماعی است. این آمار، علاوهبر ۵۸۰ هزار ترافیک ارگانیک ماهانۀ آن است.
بخش مهمی از موفقیت این استراتژی محتوا به سازماندهی عالی کتابخانه، از جمله سادهکردن URLها برمیگردد. همچنین یکی از نکات قابلتوجه آن این است که Buffer زمان زیادی را برای ساخت این کتابخانه صرف کرده است که نشاندهندۀ توجه زیاد آن به مشتریان است. همین امر سبب شد که اعتبار این شرکت به میزان زیادی افزایش پیدا کند.
Tasty
یکی دیگر از بهترین نمونههای بازاریابی محتوای ویدیویی، کانال Tasty در یوتیوب است. این کانال هر روز هزاران مشترک بههمراه میلیونها بازدید بهدست میآورد. Tasty از زمان راهاندازی، بیشاز ۲.۸ میلیارد بازدید داشته است. همچنین دارای بیشاز ۲۹ هزار بکلینک از بیشاز ۱۵۰۰ دامنه است.
راز موفقیت کمپین Tasty را میتوان از چند جنبه بررسی کرد. یکی از آنها ثبات است. این کانال، کاملاً بر مبنای برنامه زمانی عمل میکند و بینندگان دقیقاً میدانند چه زمانی باید منتظر محتوای جدید باشند. همچنین عکسهای بندانگشتی (thumbnail) چشمنواز ویدیوها نیز تفاوت زیادی ایجاد میکنند و باعث جلب توجه افراد به ویدیوها میشوند. همچنین کارشناسان به استفاده Tasty از یک فرمت ویدیویی منحصربهفرد اشاره میکنند که نقش مهمی در موفقیت آن داشته است. زمانی که Tasty راهاندازی شد، اولین کانالی بود که ویدیوهای آشپزی را بهصورت مختصر و مفید ارائه داد.
Glossier
اگر به صفحه اینستاگرام Glossier نگاهی بیندازید، تصاویر زیادی را خواهید دید که از یک برند زیبایی انتظار دارید. علاوهبراین، محتواهایی را مشاهده میکنید که توسط طرفداران آن ایجاد شدهاند. این برند رویکرد منحصربهفرد اسکرینشاتگرفتن از توییتهای طرفداران و بهاشتراکگذاری آنها در اینستاگرام، تقویت روابط با مشتریان و افزایش قابلیت اطمینان آنها را در پیش گرفته است.
این نوع بازاریابی برای همه گروههای هدف بهخوبی جواب داده و بهنفع همه افراد درگیر عمل کرده است. برای همین Glossier برای تعیین نوع محتوا و تولید آن، کار سختی نداشته است و مشتریان با دیدن این محتواها، احساس خوبی پیدا میکنند و همین امر سبب میشود که آنها را بهصورت ارگانیک بهاشتراک بگذارند. این استراتژی به اثبات اجتماعی Glossier کمک کرده و باعث شده است دنبالکنندگان این برند، احساس کنند بخشی از یک جامعه هستند.
سخن پایانی
بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا دو مفهوم متمایز و درعینحال بههمپیوسته هستند که نقشی حیاتی در کمک به کسبوکارها در دستیابی به اهداف بازاریابی دیجیتال خود دارند. بازاریابی محتوایی بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار برای جذب و حفظ مخاطبان مشخص تمرکز دارد، که در نهایت منجر به اقدام سودآور مشتری میشود. ازسویدیگر، استراتژی محتوا به مدیریت کل چرخه حیات محتوا، یعنی ایجاد، انتشار، توزیع و اندازهگیری آن با هدف دستیابی به اهداف تجاری خاص مربوط میشود. اجرای هوشمندانه، خلاقانه و مؤثر این دو عنصر مهم، میتواند منجر به افزایش آگاهی از برند، بهبود تعامل با مشتری و افزایش نرخ تبدیل شود و به سودآوری و رشد بیشتر کسبوکار کمک کند.
پرسش و پاسخ:
مراحل تدوین استراتژی محتوا چیست؟
تحقیق در مورد مخاطبان؛
تحقیق در مورد رقابت؛
تعیین خواستهها؛
ایجاد پیام و صدا؛
ساخت یک تقویم محتوایی کارآمد.
برای ایدهپردازی و تحقیق از چه ابزارهایی میتوان استفاده کرد؟
Clearscope؛
Otter؛
Meta tags.